جدول جو
جدول جو

معنی استراحت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

استراحت کردن
آسودن، آرمیدن، درازکشیدن
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
استراحت کردن
للرّاحة
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
استراحت کردن
Rest, Lounge
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
استراحت کردن
se reposer
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
استراحت کردن
odpoczywać
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
استراحت کردن
dinlenmek
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
استراحت کردن
отдыхать
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به روسی
استراحت کردن
sich ausruhen, ruhen
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
استراحت کردن
відпочивати
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
استراحت کردن
آرام کرنا
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به اردو
استراحت کردن
বিশ্রাম নেওয়া
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
استراحت کردن
kupumzika
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
استراحت کردن
くつろぐ , 休む
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
استراحت کردن
휴식을 취하다 , 쉬다
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
استراحت کردن
休息
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به چینی
استراحت کردن
לנוח
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به عبری
استراحت کردن
आराम करना
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به هندی
استراحت کردن
ผ่อนคลาย , พักผ่อน
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
استراحت کردن
loungen, rusten
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
استراحت کردن
descansar
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
استراحت کردن
riposare
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
استراحت کردن
descansar
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
استراحت کردن
bersantai, beristirahat
تصویری از استراحت کردن
تصویر استراحت کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

در خواستن آرزو کردن، خواستن (مال و جز آن)، پرسیدن، بی اندیشه سخن گفتن، بقریحه خود امری تازه آوردن نو پیدا کردن، بر گزیدن چیزی را اختیار کردن، مسئله ای را در معرض افکار دیگران گذاشتن و نظر آنانرا خواستن، پرسش، جمع اقتراحات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استقامت کردن
تصویر استقامت کردن
ایستیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استجابت کردن
تصویر استجابت کردن
پاسخ گفتن پذیرفتن خواهش کسی: دعوتش را استجابت کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استمالت کردن
تصویر استمالت کردن
دلجویی کردن نواخت دلجویی کردن بنرمی رفتار کردن
فرهنگ لغت هوشیار